››  
street

به موارد زیر توجه کنید:
– در حال رانندگی در خیابانی کوچک به ترافیکی سنگین برمی‌خورید و پس از مدتی حرکتِ آهسته متوجه می‌شوید یک ماشین به نحوه دوبله پارک کرده است و راه ماشین‌های دیگر را بسته است. هنگامی که به او می‌گویید: «آقای محترم! راه ماشین‌ها را بسته‌ای»، در پاسخ می‌شنوید: «به شما ربطی نداره!»

– مدیر کل اداره‌ای تهدید می‌شود که اگر خواسته‌های فرد الف را برآورده نکند، پرونده او به رسانه‌های عمومی کشیده خواهد شد و به عنوان فرد مجرم و مفسد مالی، معرفی خواهد شد.

– به اداره‌ای وارد می‌شوید تا از خدماتی که طبق قانون می‌توانید بهره‌مند شوید، استفاده کنید. پس از چند روز رفت و آمد متوجه می‌شوید که برای پیش رفتن کارتان باید مقداری «زیرمیزی» پرداخت کنید.

– جوانانی را می‌بینید که به جای آنکه در فکر شروع کردن کارهای عظیم و البته طولانی‌مدت و سخت باشند، در پی یافتن راه‌هایی‌اند که پول‌های بدون زحمت و کلان به دست بیاورند.

اینها و ده‌ها مورد دیگر مانند این امور، نشان‌دهنده آن است که در جامعه ما مشکلات زیادی در زمینه اخلاق و فرهنگ وجود دارد. هدف این نوشته البته سیاه‌نمایی نیست بلکه در پی آن است که با ارائه تصویری از وضعیت فعلی، در پی راهی برای رهایی از این مشکلات باشد. هدف اصلی این یادداشت آن است که به کندوکاو بیشتر در مورد چرایی وقوع این پدیده‌ها و نیز معرفی گزینه‌ای که ما را در حل این مشکلات راهنمایی می‌کند، بپردازد.

مشکلات اخلاقی چگونه به وجود می‌آیند؟
در نگاه نخست می‌توان از عوامل مختلفی برای بروز مشکلات اخلاقی و فرهنگی یاد کرد. به طور مثال مسائل اقتصادی و نیز مسائل سیاسی از اموری‌اند که در اخلاق و فرهنگ جامعه تأثیر مهمی دارند. در جامعه‌ای که مردم در تأمین نیازهای اولیه خود دچار مشکل باشند، اخلاق و فرهنگ در رتبه‌های بعدی اهمیت، قرار می‌گیرند. فردی که تحت فشارهای مختلف مالی است و دغدغه‌هایی در مورد نیازهای اولیه زندگی مانند شغل، مسکن، تورم شدید و… دارد به سختی می‌توان از او توقع داشت که بر اساس ارزش‌های اخلاقی عمل کند. چنانچه پیامبر اکرم (ص) نیز در حدیث مشهوری، فرموده‌اند: «كاد الفقر أن يكون كفراً» که بیانگر نسبت و رابطه نزدیک فقر و سلب شدن ایمان است.

همچنین در جامعه‌ای که مسائل سیاسی بیش از آنچه باید، نمود پیدا می‌کنند و تمام امور رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد و به عبارت ساده‌تر اصالت به سیاست داده می‌شود، اخلاق نیز ابزاری برای رسیدن به مقاصد سیاسی خواهد شد این در حالی است که اخلاق خود میزان و سنگ محک امور دیگر است.

با این وجود به نظر می‌رسد اصلی‌ترین عامل بروز مشکلات اخلاقی در یک جامعه به مسائل آموزشی باز می‌گردد. مراد از امور آموزشی تنها آموزش از طریق مدارس و دانشگاه‌ها نیست بلکه در یک نگاه کلی می‌توان امر خطیر آموزش را در چند حیطه بررسی کرد. به نظر می‌رسد برای برخورداری از تربیت اخلاقی مناسب و نیز رشد فرهنگی افراد جامعه، باید این امور در مرحله اول در درون خانواده‌ها و سپس در محیط اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. در محیط اجتماعی نیز علاوه بر محیط‌هایی مانند مدارس و دانشگاه‌ها که متولی امور آموزشی جامعه‌اند، فرهنگ عمومی جامعه که از طریق رسانه‌های جمعی مانند تلویزیون یا روزنامه‌ها القا می‌شود نیز باید دارای محتوایی مطلوب باشد. به طور مثال از فردی که در خانواده‌ای پرورش یافته است که چندان به اصول اخلاقی و یا فرهنگ اجتماعی بها نمی‌دهند، به سختی می‌توان توقع داشت که اخلاقی عمل کند. و یا کودکانی که به تماشای برنامه‌هایی تلویزیونی مشغولند که قهرمان برنامه‌های آن به اصول اخلاقی ملتزم نیست و یا اینکه در این برنامه به فرهنگ اجتماعی که نیاز مهم جامعه ماست، پرداخته نمی‌شود، کودکانی متخلق نخواهند بود.

چرا بازگشت به دین؟
واقعیت این است که بسیاری از آموزه‌های اخلاقی در متون دینی وجود دارد که در صورت توجه به آنها وضع جامعه بسیار مطلوب‌تر خواهد بود. احیای مجدد آنها در قالب‌هایی که در شرایط امروز کارآمد و مفید باشند، یکی از راه‌هایی است که می‌توان به آن امید بست. یکی از آموزه‌های دینی که در این بین می‌تواند راهگشا باشد، امر به معروف و نهی از منکر است. بسیاری از اموری که از نگاه اخلاقی مذموم شمرده می‌شوند و نیز خارج از فرهنگ اجتماعی قلمداد می‌شوند از نگاه دینی نیز موجب تضییع حقوق دیگران و شرعا غیر مجاز است و از این رو مشمول نهی از منکر می‌شوند. از سوی دیگر بسیاری از امور اخلاقی در شمار امور ممدوح دینی قرار می‌گیرد که می‌توان از باب امر به معروف در ترویج آنها کوشید.

یکی از نشانه‌های جامعه پویا و زنده این است که مردم جامعه برای کلیت جامعه و اینکه به چه سمت وسویی می‌رود، اهمیت قائل هستند. در این جامعه افراد به روندِ کلی‌ای که در جامعه در حال شکل‌گیری است، حساس‌اند و همدیگر را به نیکی‌ها دعوت می‌کنند و از بدی‌ها باز می‌دارند. در چنین جامعه‌ای اگر فردی به طور مثال دزدی کلانی انجام دهد، با توجه به مذموم بودن این عمل، همه افراد او را مذمت می‌کنند و نمی‌توان افرادی را یافت که او را «زیرک» و «زرنگ» بدانند و چنین فردی را موجه جلوه دهند. به عبارت دیگر در این جامعه، بدی‌ها بد محسوب می‌شوند و خوبی‌ها خوب تلقی می‌شوند.

عکس پیشخوان: جام جم

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.