«چراغ قرمز چهارراهی نهچندان اصلی را کمی طولانیتر از حد معمول تنظیم کردهایم. یکی از ماشینهای ردیف اول نیز از قبل با ما هماهنگ است و هنگامی که چراغ بیش از حد قرمز میماند، چراغ را رد کرده و تخلف را آغاز مینماید. دوربینهای ما منتظر متخلفی هستند که به دنبال نفر اول، حاضر میشود چراغ را رد کند. در طرف دیگر چهارراه، رانندهای پس از شرمندگی و عذر و بهانه کردن نزد پلیس، در مقابل دوربین مخفی ما لبخند خواهد زد.»
«دوربین مخفی» ژانری تلویزیونی است که عمدتا بر پایه دوربینهای مخفی طنزگونه شهرت خود را به دست آورده است. کار کارگردان این است که موقعیتی را بسازد که مردم عادی بتوانند وارد آن شوند و در آن موقعیت خاص با استفاده از مطلبی که مخاطب از آن آگاهی دارد ولی سوژه بیاطلاع است، هیجانی را خلق کند که موجب خنده تماشاگر شود. این خنده ولی تمام ماجراست.
این پرسش مطرح است که آیا میتوان برای خنداندن، از مردم استفاده کرد؛ و آیا اصلاً برای چه باید مخاطبان را بخندانیم؟ آیا این یک سوءاستفاده نیست؟
حضور دوربین مخفی از تاریخچه اندک ولی پرفراز و نشیب و حتی گاه تأسفباری برخوردار است. آلن فانت اولین بار پس از آنکه برنامه «کاندید میکروفون» را در رادیو اجرا کرد، «کاندید کامرا» در تلویزیون را در سال ۱۹۴۸ آغاز نمود. برنامه وی که به شکل منظم پخش میشد، باعث شد دوربین مخفی را با نام «کاندید کامرا» بشناسند. «کاندید کامرا» توسط آلن فانت و پسرش -البته با وقفههایی- تا سال ۲۰۰۴ نیز ادامه داشت.
حضور دوربین مخفی از تاریخچه اندک ولی پرفراز و نشیب و حتی گاه تأسفباری برخوردار است. آلن فانت اولین بار پس از آنکه برنامه «کاندید میکروفون» را در رادیو اجرا کرد، «کاندید کامرا» در تلویزیون را در سال ۱۹۴۸ آغاز نمود.
در تلویزیون جمهوری اسلامی، پس از تجربه نمونههای خارجی دوربین مخفی در برنامههایی از قبیل «دیدنیها»، نمونههای دوربین مخفی ایرانی نیز تولید شد. در دهه ۷۰ در کنار استقبال مخاطبان تلویزیون از این سری برنامهها، موضعگیریهای تندی نیز علیه دوربین مخفی به وجود آمد.
میرحسین قهرایی که خود را پدر معنوی دوربین مخفی ایران میداند، پس از تولید این سری برنامهها به دفاع از دوربین مخفی برخاست و دوربین مخفی را نوعی از طنز فاخر معرفی کرد. مجله «فیلم» یادداشتی با عنوان «پاسخ من به دوربین مخفی یک مشت محکم خواهد بود» را از شاهرخ دولکو منتشر کرد.
فقه اهل البیت علیهم السلام به عنوان علمی که متکفل بیان حکم تمامی افعال مکلفان است، در مقابل این پدیده چه پاسخی خواهد داد؟ آیا سبک برنامهسازی مردودی است؟ یا با وارد نشدن به برخی خط قرمزهای شرعی، میتوانیم برای آن، حکم جواز صادر کنیم؟
دوربین مخفی محل جمع شدن عناوین مختلف فقهی است که هر کدام میتواند حکم حرمت قطعی را دربرداشته باشد. «تجسس» از عیوب مردم کاری زشت، ناپسند و حرام است. بیان و نمایش عیب یک مسلمان، «غیبت» او خواهد بود و چنانچه دستمایه خنده دیگران را نیز فراهم آورد، «تمسخر» و «اذیت» را نیز برای شدت قبح خود به استخدام گرفته است. «حرمت ریختن آبروی مؤمن»، «هتک ستر» و «نقض حریم خصوصی» را نیز نباید از یاد برد.
دوربین مخفی محل جمع شدن عناوین مختلف فقهی است که هر کدام میتواند حکم حرمت قطعی را دربرداشته باشد. «تجسس» از عیوب مردم کاری زشت، ناپسند و حرام است. بیان و نمایش عیب یک مسلمان، «غیبت» او خواهد بود و چنانچه دستمایه خنده دیگران را نیز فراهم آورد، «تمسخر» و «اذیت» را نیز برای شدت قبح خود به استخدام گرفته است.
این یک روی سکه است؛ از طرفی دیگر دوربین مخفی بستر مناسبی برای آموزش برخی آداب اجتماعی و نقد رفتارهای اجتماعی فراهم میآورد. در مثالی که در ابتدای متن آورده شد، دقت کنید. مفهوم «زشتی پیروی کورکورانه» را که باید در چندین منبر و کتاب و فیلم و سریال برای مخاطب خود توضیح دهیم، در بازنمایی یک فعل اجتماعی منتقل کردهایم. نمایش برخی رفتارهای ناشایست بسیاری از ما، میتواند تلنگری اثرگذار برای اصلاح آن رفتارها باشد. از این منظر دوربین مخفی یک امر به معروف و نهی از منکر اثرگذار نیز خواهد بود.
در فقه نوین علاوه بر بررسی شمول عناوین شرعی، با بررسی جایگاه پدیده در روابط اجتماعی مطلوب در فقه کلان اسلامی، کارکردها را نیز در تعیین حکم دخیل میدانیم.
البته از همین منظر فقهی کارکردهای منفی دوربین مخفی نیز قابل بررسی است. خندیدن و سرگرمی از چه جایگاهی در اسلام برخوردار است و محدودیتهای آن چیست؟ آیا همانطور که مهران غفوریان گفت، دوربین مخفی «خندیدن به ترکیدن مردم» نیست؟ آیا دوربین مخفیها منجر به افزایش اختلافات قومیتی و رواج تمسخر و عیبجویی نخواهد شد؟ آيا این یک خفتگیری فرهنگی و یا نوعی اشاعه فحشا نیست؟
دوربین مخفی که یکی از سبکهای تلویزیون واقعیت است، از ظرفیت خوبی برای انتقال برخی مفاهیمی که در دیگر قالبها قابل بیان نیستند، فراهم میآورد و اگر بتواند خود را از ورود به دایره محرمات شرعی حفظ کند و قیود برنامهسازی اسلامی را مراعات نماید، میتواند روش مناسبی برای بیان رسانهای لحاظ گردد. البته این شرط حرکت بر لبه تیزی است که سقوط در آن هر لحظه ممکن است. به همین خاطر است که میگوییم «دوربین مخفی تربیت اجتماعی است بر لبه پرتگاه».
استفاده کردیم
بسياري از كارهايي بود كه مردم آنها را زشت مي دانستند وبخاطر زشتي شان جرأت ارتكاب آنها را نداشتند ولي بر أثر ديدن دوربين مخفي شهامت بر آنها پيدا كردند، درآوردن أداي ديگران وخنديدن به او از مسائلي نبود كه مردم بپسندند ولي الآن يكي از هنرها وافتخارت به حساب مي آيدو…
گذشته از اين حرفها يكي از أثرات منفي ودر بعضي مواقع مثبت دوربين مخفي است كه مردم را بر تصويربرداري از سوتي ها وكارهاي جالب مردم تشويق ميكند، بار منفيش از اين جهت است كه سوتي ها بيشتر مورد استقبال هستند، واين موجب مي شود كه در برابر اشتباههاي ديگران نه تنها واكنش نشان ندهند بلكه ميگذارن آنها تا گاومائي اشتباه پيش برن تا هيجان وخنده بيشتري را درپي داشته باشد وحتي در برخي موارد خودشان محيط را به گونه اي مهيا مي سازند تا اشخاص دچار سوتي بشوندو…
به هرحال ضررش بيشتر از سودش است، هرچند بعد از مدتي خسته كننده مي شود ومردم از آن كنار مي كشند ولي متأسفانه درپي ارضاء نياز خنده خود به دنبال راهكارهاي جديدتري مي گردند كه بعيد است اخلاقي باشد
يه سوال: دوربين مخفي داره از دور خارج ميشه چرا تازه فكر شرعي وغيرشرعي بودن آن افتاديد؟
البته. دقیقا. دوربین مخفی داره از دور خارج میشه و بلکه باید گفت مدتی هست که از دور کاملا خارج شده.
ولی خب یه چیزی که میشه گفت این که خیلی وقت ها وقتی چیزی از دور خارج میشه، تازه وقت اون میرسه که با یک نمای واقعی تر باهاش برخورد کنیم و بتونیم به دور از جنجال ها بهش بپردازیم.
البته به این هم فکر کنید که اگه چند مدت بعد دوباره با کارهای نو و جذاب یک تولیدکننده دیگه مواجه بشیم، اینکه معیارها رو معرفی کرده باشیم و از منظر فقهی حرفی برای گفتن داشته باشیم، ارزشمنده.